بی لشکریم حوصله ی شرح قصه نیست
فرمانبریم حوصله ی شرح قصه نیست
با پرچم سفید به پیکار می رویم
ما کمتریم حوصله ی شرح قصه نیست
فریاد می زنند ببینید و بشنوید
کور و کریم حوصله شرح قصه نیست
تکرار نقش کهنه خود در لباس نو
بازیگریم حوصله ی شرح قصه نیست
آیینه ها به دیدن هم خو گرفته اند
یکدیگریم حوصله ی شرح قصه نیست
همچون انار خون دل از خویش می خوریم
غم پروریم حوصله شرح قصه نیست
آیا به گوشه ی چشم سیاه دوست
پی می بریم؟ حوصله ی شرح قصه نیست
فاضل نظری
درباره این سایت